وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

اتهام جاسوسی علیه دو تبعه جمهوری آذربایجان

به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، دادگاهی در شهر استپانا کرت واقع در قره‌باغ یکی از این دو شهروند را به مجازات حبس ابد و دیگری را به 22 سال حبس محکوم کرد .منطقه قره‌باغ جمهوری آذربایجان و برخی مناطق مجاور آن از زمان برقراری آتش‌بس در این منطقه در سال 1994 تحت کنترل نیروهای محلی ارمنستان و سربازان ارتش این کشور قرار دارد و هرگونه تلاشی برای مذاکره به منظور حل و فصل صلح‌آمیز مناقشه بر سر این منطقه به بن‌بست خورده و طرفین این مناقشه برخی اوقات به درگیری‌های محدود می‌پردازند. نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان ماه گذشته میلادی یک هلی‌کوپتر ارتش ارمنستان را سرنگون کردند واز آن زمان تنش‌ها بر سر این منطقه افزایش یافته است .مقامات باکو هنوز نسبت به محکومیت این دو شهروند آذربایجانی اظهار نظر نکرده‌اند.

در مورد روستای اندریان

می خواستم مطلبی در مورد معدن طلایی بنویسم که سالهاست که نام اندریان با آن اجین شده است و متعلق به این خاک و بوم بوده است زمانی بود که هیچ کس این منطقه را نمی شناختند این مناطق شدیدا کوهستانی است و راهش خیلی صعب العبور بوده و رد و پای کمتر مسئولی به این منطقه باز می شد ولی با گذر زمان همه چیز به یک باره عوض شد چون در همه جای آذربایجان حتی در ایران و خاورمیانه بمب خبری منفجر شد این بمب خبری حکایت از آن داشت که در روستای اندریان از توابع شهرستان ورزقان صحبت از معدنی می کنند که هنوز هیچ کس نمی داند که این معدن متعلق به چه چیز است رفت و آمد افراد گوناگون از اینجا به روستای اندریان شروع شد تا اینکه در جلسه ای با حضور استاندار و نماینده مردم ورزقان و سایرین خبر از مرحله اکتشافی معدن طلای اندریان خبر دادند این خبر دهان به دهان در کل منطقه بلکه در کل آذربایجان حتی در مجلس محترم شورای اسلامی در میدان بهارستان می چرخید که این معدنی که متعلق به اندریان است در کدام نقطه کشور یا آذربایجان شرقی وجود دارد مهندسین مختلف از کشورهایی نظیر گرجستان و ایتالیا و غیره آزمایشهای مختلفی انجام دادند ودر نهایت این اجما کلی زسیدند که این معدن طلا بوده و لنگه آن در خاورمیانه هم پیدا نمی شود این معدن متعلق به اندریان بوده و خواهد بود ولی اخیرا شنیده ام اوضاع بر وفق مراد نیست گویا در رسانه ای گفته اند که معدن متعلق به دو یا سه روستا که از آوردن نام آنها خجالت می کشم معدن را به اسم خودشان درآوردهاند اگر همین جوری دست روی هم بگذاریم امروز اسمش را می گویند فردا به نام خود ثبت میکنند که واویلاست جدا از این همه گفته ها مردم علی الخصوص جوانان اندریان زحمات فراوانی از پیدایش تا اکتشاف آن متحمل شده اند اما الان کمتر شخصی از اندریان در آنجا مشغول به کار است اما به نظر بنده عاملی که باعث شده است طبل معدن به نام دیگران زده شده است و در آینده هم به طور کلی از دست ما خارج خواهد شد عباتند از : ١) عدم همکاری اهالی روستا با مسئولین و دست اندرکاران معدن ٢)عدم پا در میانی دهیاران روستا و ریش سفیدان و اهل خبره در این مورد ٣)سکوت و بی دقتی محض بعضی از کسانی که در ادارات مختلف بر و بیایی دارند ۴)عدم همکاری افراد باسواد و عادی اندریان در این مورد ۵) فعالیت بی پایان افرادی که نام روستاهای آنها در رسانه عمومی اعلام شده است از همه کسانی که بنده حقیر را می شناسند عاجزانه تقاضا دارم که برای رفع این مشکلات از روی تعصب خشک و خالی نه بلکه از باب منطق و استنباط با نظرات خود راه حل مناسبی بیابیم انشاء الله باتشکر :

راهکار مهم : شیوه‌های آبیاری نوین در قونیه ترکیه در آذربایجان غربی استفاده می‌شود

استاندار محترم آذربایجان غربی، جناب آقای مهندس سعادت با اشاره به سفر معاون امور عمرانی استاندار آذربایجان غربی به کشور ترکیه و حضور در شهر قونیه برای بازدید از شیوه های نوین کشاورزی در این منطقه تصریح کردند: استان قونیه به لحاظ اقلیمی و جغرافیایی بسیار شبیه استان آذربایجان غربی است ولی با وجود این شباهت، استان ما در میزان تولید محصولات کشاورزی در هر هکتار و استفاده از شیوه های نوین آبیاری فاصله زیادی با قونیه دارد.

 

ما تمام تجهیزات و شرایط مناسب برای اجرا و استفاده از شیوه های نوین آبیاری در استان را داریم ولی نیاز به همت و تلاش مضاعف مدیران و مسئولان و همچنین مشارکت مردم در استفاده از آبیاری مدرن در مزارع خود برای بهبود و افزایش تولید محصولات کشاورزی با کیفیت داریم.

منبع : http://ulrp.sharif.ir/

 

تلاشهای سلطان جلال الدین خوارزمشاه در مقابله با مغولان

در کنار سند به وی و نیروی اندکش رسیدند.جلال الدین که امیدی به نجات نداشت با اسب خود به سند زد و سالم بیرون امد.در مدت غیبت وی مغولان مرو و سرخس را گرفتند.این شهرها بدلیل پایداری مردم قتل عام شدند. بازگشت جلال الدین به ایران همزمان با بازگشت چنگیزخان به مغولستان بود.چنگیز یکی از فرماندهانش بنام جرماغون را مامور خاتمه کار جلال الدین نمود.جلال الدین پس از بازگشت به ایران سفر جنگی خود را به منظور به زیر سلطه در اوردن ایران و جمع اوری نیرو اغاز نمود.
در این زمان شمال شرقی زیر دست مغولان مشغول ویرانی بود.در مناطق دیگر هر کس ادعای استقلال داشت.کرمان تحت کنترل قراختائیان بود اصفهان در دست غیاث الدین خوارزمشاه بود که تابعیت برادر را نپذیرفته بود.اتابکان فارس و آذربایجان و حکومتهای غربی در صدد استقلال بودند. خلافت عباسی نیز برای کسب خوزستان از هیچ تلاشی برای شکست خوارزمشاهیان فروگذار نمی کرد.
جلال الدین کار خود را ازکرمان شروع کرد و این منطقه را تابع خود کرد. سپس به اصفهان حرکت کرد برادرش که تاب جنگ نداشت گریخت و اصفهان براحتی تسخیر شد.سپس به خوزستان رفت در انجا با نیروهای خلیفه عباسی درگیر شد اما بدون نتیجه از آن منطقه خارج شد پیامد این امر تنها افزایش دشمنی دو طرف بود.بعد بسوی آذربایجان رفت اتابک ازبک این منطقه گریخت و جلال الدین براحتی تبریز را گرفت.از مستقر شدن در کاخ اتابک خودداری کرد برای آشنایی با روحیه ی وی به این جمله ی وی بسنده می کنم:( (اینجا به درد تن پروران می خورد و به کار ما نمی آید.))
در مدت اقامت در اذربایجان با مردم به مهربانی رفتار کرد و مراغه را که مغولان ویران کرده بودند آباد کرد.سپس راهی گرجستان شد.گرجیان مسیحی با تاخت و تازهای خود باعث نارضایتی مردم شدند.در زمان سلطان محمد فرزند ملکشاه سلجوقی تفلیس را گرفتند.در زمان خوارزمشاهیان باز شروع به حملات و کشتار مردم کردند.
در زمان حمله جلال الدین ایشان فکر می کردند وی درگیر مغولان می شود بهمین دلیل برنامه ی حمله به آذربایجان و ویران کردن مساجد را در سر داشتند.جلال الدین همان اشتباهات پدر در برتری جویی دنیای اسلام را تجدید کرد.این جریان با درگیری با خلافت عباسی آغاز شد و با حمله به یکی از دشمنان سرسخت مسلمین یعنی گرجستان مسیحی تشدید شد و با توسعه طلبی در شمال بین النهرین و سوریه خاتمه یافت.در حالیکه مغولان شهرهای ایران را در می نوردیدند جلال الدین بدون در نظر گرفتن وضع سیاسی هم خود را در غرب معطوف داشته بود و به شهرهای مرزی گرجستان حمله نمود.در این اثنا خبر شورش مردم آذربایجان بدلیل اجحاف ماموران مالیاتی خوارزم را شنید. مجبور به بازگشت و تنبیه مامور شد.سپس مجددا برای فتح گرجستان حمله کرد و تفلیس را گرفت.این فتح با نام جهاد و با کشتار صورت گرفت.اوازه ی این فتح باعث وحشت همسایگان شد.در این زمان حاکم قراختایی کرمان از غیبت جلال الدین استفاده کرد و شورش نمود و به مغولان پیوست. جلال الدین جنگ های گرجستان را ناتمام گذارد و عازم کرمان شد .غیبت وی باعث شد حکام شام و بین النهرین و روم بر علیه وی متحد شوند.
جلال الدین بعد از سرکوب حاکم کرمان مجددا به گرجستان رفت و اکثر مناطق را تسخیر کرد. سپس قصد ارمنستان نمود و راهی شام شد.این اقدامات باعث اتحاد حاکمان مناطق بر علیه وی شد.توسعه طلبی های ب موقع وی دست مغولان را در تاخت و تاز ایران باز گذارد.هنگامی که سربازان مغول به عراق عجم رسیدند سلطان تازه خطر را احساس کرد و سعی در اتحاد با فرمانروایان اسلامی داشت اما با مخالفت روبرو شد.در 628 به نبرد با مغولان پرداخت .از این زمان وی به یاس دچار شد مغولان در شمال دیار بکر به وی رسیدند .سربازانش در شبیخون کشته شدند و خودش گریخت. و دیگر هیچ کس از وی نشانی نیافت.
گروهی گفتند به دست کردها کشته شد.

جاذبه های گردشگری تکاب در حصار فراموشی و غفلت

روزنامه آراز آذربایجان در شماره روز دوشنبه خود با انتشار گزارشی به بررسی جاذبه های گردشگری تکاب و پتانسیلهای این منطقه برای گردشگری پرداخت.

در این مطلب می خوانیم: نام شهرستان تکاب در جنوب استان آذربایجان غربی همان اندازه که با طلا و کارخانه های تولید طلا و صنعت فرش دستباف گره خورده با جاذبه های توریستی و گردشگری نیز عجین شده است.فضاها و اماکنی که هریک توان بالقوه برای توسعه منطقه ای محروم به شهری توسعه یافته کفایت می کند اما گویا در تکاب داستان محوطه های باستانی و جاذبه های طبیعی، داستان غفلت و فراموشی و ناشناخته ماندن است تا اینکه قصه توسعه و پیشرفت باشد.