وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

وبلاگ تفریحی

دانلود آهنگ، دانلود فیلم، دانلود عکس، اس ام اس

رازهای همسرداری، این بار به روش پیمان قاسم خانی

تک دختر



همسرداری را از پیمان قاسم خانی یاد بگیرید! در فرهنگ ما تلاش یک مرد برای دفاع از همسرش نه تنها عجیب نیست بلکه اغلب نشانه عشق و «غیرت» شناخته می شود. اما اینکه وارد شدن یک مرد به دعوای همسرش با دیگری می تواند خدمتی به زندگی مشترک شان باشد یا خیر را با هرایر دانلیان، روانشناس و مشاور خانواده در میان گذاشتیم. تحلیل او از ورود مردها به چنین موقعیت هایی را در ادامه خواهید خواند.
در خیابان. . .
یک بوق اضافه پشت چراغ قرمز کافی است تا سر کسی از پنجره ماشین بیرون بیاید و دعوایی شروع شود. اگر در یکی از این لحظات کسی با شما درگیر شود، همسرتان چه برخوردی باید بکند؟ ساکت کنارتان بنشیند یا به ازای دشنامی که راننده بغل دستی به شما داده، از ماشین پیاده شود و حقش را کف دستش بگذارد؟
وقتی صحبت از زندگی مشترک به میان می آید، نمی توانیم حکم صددرصدی در مورد رفتار درست یا نادرست صادر کنیم. ممکن است در رابطه با یک زوج دخالت همسر رفتاری درست و بجا باشد و در مورد زوج دیگر، چنین دخالتی یک رفتار اشتباه و بحران آفرین به نظر برسد. رفتار درست در این شرایط به این برمی گردد که خانم چقدر به همسرش اجازه دخالت می دهد و اینکه آقا تا چه اندازه شجاعت دخالت کردن را دارد.
در بسیاری از کشورها قانونی وجود دارد که در صورت توهین به یک خانم، آقا می تواند برای دفاع از او به دادگاه شکایت کند. این یعنی در کشورهایی جز ایران هم پذیرفته شده است که مردی برای دفاع از یک خانم تلاش کند و حتی فیلم «متهم» (accused) که جوایزی را هم دریافت کرد، بر همین اساس ساخته شده است.
وقتی در فضای جمعی، خانمی مورد اهانت یا تهدید قرار می گیرد، بهترین و سالم ترین رفتار این است که همسرش حتی در صورتی که نیاز به دخالت دید، از طریق قانون وارد عمل شود و با شکایت از فرد هتاک از همسرش دفاع کند اما اگر در همان لحظه نیاز به عمل احساس کرد، در صورتی که دخالت او همسرش را آزرده نکند، بهتر است برای دفاع از او بدون افزایش تنش و ایجاد درگیری وارد عمل شود. واقعیت این است که در کشور ما در بسیاری مواقع تلاش خود خانم برای پاسخ دادن به توهین ها به درگیری بزرگ تری تبدیل می شود و در صورتی که همسر فرد وارد عمل شود، فرد هتاک جنجال کمتری به پا می کند.
اما باز هم باید تکرار کنیم که درست بودن یا نبودن دخالت مرد، در رابطه دو نفره شان تعریف می شود. اگر وارد شدن او به صحنه همسرش را ناراحت نکند یا اینکه همسرش از او تقاضای کمک کرده باشد، قطعا رفتار درست وارد شدن به ماجراست اما در صورتی که همسرش شخصیت مستقلی داشته باشد که دوست دارد همه بحران هایش را خودش حل کند و از کمک او آشفته می شود، بهتر است کار را به خودش واگذار کند و به حمایت پنهان از او اکتفا کند.
در محیط کار. . .
دعوای طولانی با رئیس اداره می تواند همه انرژی تان را بگیرد و حتی بر رابطه های دیگرتان هم تاثیر بگذارد. اگر رئیسی خودرای داشته باشید که با وارد کردن استرس بیش از اندازه به شما آرامش تان را از بین برده، آیا همسرتان باید برای گوشزد کردن برخی نکات به او وارد عمل شود؟ اصلا درست است که شریک زندگی شما پایش را از چارچوب خانه بیرون بگذارد و به محیط کارتان وارد شود و در مسائل شغلی تان دخالت کند؟
همسرداری را از پیمان قاسم خانی یاد بگیرید!
نمی توانیم بگوییم همه آنچه در محیط کار می گذرد، تنها و تنها به خود فرد ارتباط دارد و در بحران های کاری هیچ کس جز او نباید برای حل مسئله تلاش کند. حتی در یک دعوای کاری در صورتی که زن از همسرش تقاضای کمک کند، او وظیفه دارد برای دفاع وارد عمل شود. واقعیت این است که همه ما با هدف پوشاندن ضعف های مان ازدواج می کنیم و شاید تصور شود مشابهت ما با دیگری اصلی ترین دلیل انتخاب است اما در ناخودآگاه سراغ کسی می رویم که ضعف های مان را بپوشاند.
البته هیچ کدام از ما این موضوع را اعتراف نمی کنیم و حتی گاهی خودمان هم از آن بی خبریم اما در نهان کمبودهای مان است که به سمت کسی جذب مان می کند. پس در هر شرایطی، حتی در محیط شغلی ما می توانیم از فرد مقابل مان انتظار داشته باشیم که کمبودهای مان را جبران کند اما مثل مورد قبل در صورتی که خانم میلی به گرفتن کمک از همسرش نداشته باشد، او نباید خودسرانه وارد عمل شود و با این رفتار بحران تازه ای را برای زندگی مشترکش ایجاد کند.
در خانواده. . .
وقتی رابطه میان شما و برادرتان شکرآب می شود، همسرتان چه نقشی را باید بازی کند؟ به خاطر هر توهین یا دلخوری که شما را آزار داده از اعضای خانواده تان انتقام بگیرد یا به خاطر توهین هایی که به شما شده، رابطه اش را با خانواده تان قطع کند؟
بهترین حالت این است که وقتی خانمی با خانواده اش مشکل دارد، همسرش را وارد این بازی نکند. عکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی اگر خانواده ای با فرزندشان مشکل دارند، نباید پای این مشاجره را به رابطه ای که با دامادشان دارند بکشانند و باید موضوع را در میان خودشان حل و فصل کنند. البته در رابطه عروس یا داماد با خانواده همسرشان، خود فرد نقش لولای رابطه را بازی می کند. اگر وظیفه میانجیگری را درست انجام دهد، ترکش های مشکلات خانوادگی اش همسر او و زندگی مشترکش را تهدید نخواهد کرد اما در صورتی که این میانجی درست عمل نکند، وارد شدن همسرش به موضوعات خانوادگی او می تواند تبعات ناخوشایندی را همراه بیاورد.
از سوی دیگر، این وظیفه هر کسی است که احترام خودش را حفظ کند و دامادی که به خاطر مشکلات همسرش با خانواده اش به رابطه آنها ورود پیدا می کند، باید عواقب احتمالی این کار را هم بپذیرد. با تمام این اوصاف باید بگوییم در چنین رابطه ای، بهتر است فرد وارد مشکلاتی که همسرش با خانواده اش دارد نشود و حل آنها را مگر در موارد خاص برعهده خودش بگذارد.
در میان دوستان. . .
وقتی رابطه شما و دوستان تان شکرآب می شود و کسی در گروه دوستی به شما توهین کرده یا آرامش تان را بر هم می زند، همسرتان چه وظیفه ای دارد؟ آیا باید خارج از چارچوب روابط شخصی شما بایستد یا اینکه برای حل مشکلات میان شما و دوستان تان یا دفاع از شما در برابر توهین های یک نفر وارد عمل شود؟
در رابطه فرد با دوستانش، نمی توانیم باید و نباید خاصی را مطرح کنیم. شاید ترجیح بر این باشد که همسر فرد دخالتی در روابط شخصی و دوستانه او نداشته باشد اما باز هم درست یا غلط بودن دخالت او، بستگی به شرایط و جنس ارتباط دو نفر با هم دارد. ممکن است در یک رابطه، زن بخاطر ورود شوهرش به درگیری هایی که با دوستانش دارد احساس ضععف کند و از خود به خاطر این ضعف خشمگین شود. پیامد این احساس این خواهد بود که او خشمش را به همسرش فرافکنی می کند و در واقع به طور ناخودآگاه وانمود می کند که تنها از او و دخالت هایش دلخور است.
همسرداری را از پیمان قاسم خانی یاد بگیرید!
اما ممکن است خانمی از همسرش انتظار دخالت در این روابط را داشته باشد و در صورتی که چنین انتظاری وجود داشته باشد، وظیفه همسر است که با وارد شدن به موضوع او را همراهی کند. شاید بپرسید این انتظار چطور تشخیص داده می شود. منش افراد بهترین معیار تشخیص چنین موضوعی است. مرد با توجه به منش همسرش تا اندازه ای می تواند تشخیص دهد که وارد شدنش به موضوع او را خوشحال می کند یا آشفته. گذشته از این، افراد می توانند با اطلاع دادن در این مورد به یکدیگر، مشکل را حل کنند و به همسرشان بگویند اگر نیاز به کمک تو بود، حتما به تو اطلاع می دهم.
بهترین حالت برای دفاع کردن از همسر، این است که با تقاضای او دفاع انجام شود. با این وجود تعبیری که از این رفتارها می شود، حتی می تواند از خانه ای به خانه دیگر و از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. زنی مستقل در تهران که همیشه خودش مشکلاتش را حل کرده، در صورتی که بعد از ازدواج چنین واکنش هایی از همسرش را ببیند، احتمالا آشفته می شود و او را محکوم می کند اما زنی در شهرستان کوچکی که همیشه مورد حمایت پدر یا برادرهایش قرار گرفته، در صورتی که شاهد حمایت های همسرش نباشد از او ناامید می شود.
شاید در شرایطی که زن تمایلی به دخالت مستقیم همسرش ندارد، بهترین راه نظارت غیرمستقیم باشد. در این شرایط مرد می تواند تا زمانی که همسرش از پس حل مشکلات برمی آید استقلال او را حفظ کند و اگر احتمال آسیب رسیدن به او را دید، برای دفاع از او اقدام کند. گذشته از این، در صورتی که همسرش در برابر دخالت های او مقاومت کرد اما خودش هم از پس حل مسئله برنیامد، می تواند نه به صورت تهدید بلکه به صورت هشدار به او بگوید «تلاشت را بکن اما در صورتی که عکس العمل موثر و خوبی نداشتی، مجبور می شوم برای کمک به تو در این موضوع دخالت کنم.»

هفته چهارم دی ماه ۱۳۹۳

تک دختر


در روزهای پیش رو شرایط مناسبی برای کارهای اقتصادی شما مهیا می‌شود. متولدین فروردین:
قدری آرام‌تر باشید، با عجله تصمیم نگیرید. روزهای سخت به پایان می‌رسد و دوباره زندگی به حالت عادی برمی‌گردد. دغدغه و استرس خود را به محیط خانه منتقل نکنید.
متولدین اردیبهشت:
حتما آن مثل قدیمی را شنیده‌اید که می‌گوید یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم. پس قدر دوستی‌ها را بدانید. گاهی یک رفتار نسنجیده باعث می‌شود یک دوستی طولانی به خط پایان برسد.
متولدین خرداد:
غم از دست دادن نزدیکان سخت و سنگین است اما این هم بخشی از زندگی همه انسان‌ها‌ست، بخشی که مانند همه قسمت‌های دیگر زندگی باید آن را پذیرفت.
متولدین تیر:
روزهای خوش زندگی را قدر بدانید و از آنها مانند سرمایه‌ای برای روزها، ماه‌ها و سال‌های آینده استفاده کنید. همیشه امروز دری به روی فرداست، فردایتان را خودتان بسازید و در انتظار قضا و قدر ننشینید.
متولدین مرداد:
اطرافیان‌تان بیش از گذشته به کمک شما نیاز دارند. پایتان را عقب نکشید و بیشتر در کارها و برنامه‌ریزی‌ها شرکت کنید. تجربه شما کمک بزرگی برای جوان‌ترها‌ست.
متولدین شهریور:
قطعا پول یکی از نیازهای ما برای داشتن زندگی‌ای راحت است اما مشکل زمانی شروع می‌شود که ما به پول یا هر وسیله دیگر، ارزشی بیش از آنچه دارد، می‌دهیم. گذراندن زندگی با این نگاه بسیار سخت است.
متولدین مهر:
در روزهای پیش رو شرایط مناسبی برای کارهای اقتصادی شما مهیا می‌شود. از این فرصت بهره ببرید اما به خاطر داشته باشید در تمام مراحل زندگی باید با فکر پیش رفت.
متولدین آبان:
به دو نکته توجه داشته باشید، اول این که چرخ زندگی همیشه روی یک محور نمی‌چرخد و دوم، شما به تنهایی نمی‌توانید همه مشکلات را حل کنید.‌
متولدین آذر:
با کمی تلاش می‌توانید احساسات‌ خود را راحت‌تر بیان کنید. این کار باعث کم شدن استرس‌تان می‌شود‌ و اعتماد به نفس‌تان را افزایش می‌دهد.‌
متولدین دی: زمان همیشه با سرعت می‌گذرد، اما گاهی بیشتر متوجه این گذر سریع می‌شویم، درست مانند این روزهای شما. عجله نکنید؛ فقط برنامه داشته باشید. ‌
متولدین بهمن:
افسوس گذشته را نخورید. به قول معروف، گذشته‌ها گذشته. به فکر آینده باشید. فرصت‌های از دست رفته دیگر بازنمی‌گردد، با مشغول شدن به آنها، فرصت‌های جدید را هم از دست خواهید داد. به خودتان اعتماد داشته باشید و بدون دغدغه یک بار دیگر شروع کنید.
متولدین اسفند:
این که از کمک به دیگران خشنود می‌شوید صفت بسیار پسندیده‌ای است اما به‌خاطر داشته باشید‌ همه ما باید زندگی کنیم و برای زندگی خود نیز برنامه داشته باشیم. برنامه‌ای که با حضور دیگران چندان دچار تغییر نشود. هنگامی که اطمینان داشتید مسیری که طی می‌کنید صحیح است، آن را پی بگیرید و اجازه ندهید دیدگاه دیگران بر تصمیم‌تان تأثیر بگذارد.

اسکیمیا ژاپنی

هوالقادر

نام علمی : skimmia japonica

نام لاتین : skimmia

خانواده : putacees ، مرکبات

این گیاه ازجمله گیاهان باغچه بشمار میرود . اما از آنجا که دربرابر سرما مقاومت ندارد نگهداری آن عمومأ باناکامی مواجه میشود.

چنانچه گلدان را در محلی خشک با هوای تازه مانند راه پله روشن و راهرو قراردهندمیتوانند اطمینان داشته باشند که مدت مدیدی اززیبائی آن بهرمند خواهند شد

گلدانهای پلاستیکی بزرگ برای آن توصیه میشود ، چه گیاه بهیچوجه علاقه ای به خاک خشک ندارد .

متقابلا باید توجه داشت که آب اضافی نیز در گلدان باقی نماند .

بهمین علت قبلا کف گلدان را با لایه ای از سنگ ریزه پوشانده اطمینان حاصل شود که در انتهای گلدان منفذ خروج آب باندازه کافی وجود دارد .

تابستانها گلدان را در خارج از اطاق قرار داده و یا گیاه را در نقطه ای سایه دار در باغچه بکارند .

از آنجا که اسکیمیا Skimmia  گیاهی دو پایه است برای بوجود  آمدن میوه های زیبای آن لازمست پایه نر را نیز کنار پایه ماده آن داشته باشند تا گرده برای عمل لقاح در اختیار پایه ماده قرار گیرد .

بهترین گونه این گیاه اسکیمیا ژاپونیکا S. japonica  میباشد .

در هوای آزاد گرده افشانی توسط حشرات صورت میگیرد اما در داخل لازم است بوسیله قلم موی نرمی این عمل را انجام داد.

نیازها:

نور:متوسط.

دما: دمای ایدهآل محیط 28 درجه سانتیگراد.

آبیاری و رطوبت:کمی مرطوب.

تغذیه: هر دو هفته یکبار گیاه را با کود مخصوص گیاهان زینتی طبق دستور تغذیه نمایید.

خاک: مناسب ترین خاک برای این گیاه مخلوطی از خاک برگ و خاک جنگل است..

تکثیر :

زیاد کردن اسکیمیا Skimmia   به دو طریق زیر صورت می گیرد  :

1 - از طریق قلمه زدن ساقه های نیمه رسیده ( نه بسیار نازک و جوان و نه خشبی و سخت)  در آخر تابستان انجام می گیرد .

2 – کاشتن بذر در فصل پائیز .

منبع:

http://www.narvash.ir/index.php

تصویر: 

ساندا

ساندا ترکیبی از کشتی، تکواندو و بوکس
ساندا (سانشو)یکی از شاخه های هنر رزمی ووشو و ترکیبی از سه ورزش کشتی، تکواندو و بوکس است. در درگیری، خدای رشته ها کشتی هستش و فکر نکنم تو حرکت های پا قشنگ تر از تکواندو داشته باشیم و توی مشت زنی هم که بوکس آمریکایی سلطان هنرهاست. حالا نگاه کنید که سبکی بیاد این سه تا رو باهم ترکیب کنه!!! چقدر سبک قشنگی درمی آد. البته اینم بگم که کشتی ساندا با کشتی فرنگی یا آزاد کلی فرق میکنه. ساندا برخلاف بعضی ورزش ها که نمایشی هستن، کاربردیه یعنی تو مبارزات خیابانی خیلی به کار می آد و چون سانداکارها نقاط ضعف حریف رو می شناسن (یعنی برای گرفتن کمربند نارنجی اینا رو باید بدونی) برای مبارزه با افراد قویتر هم بدرد می خوره. چیز مهمی که لازم می دونم بگم اینه که تو این رشته نباید بترسی و باید تحمل داشته باشی. قدرت بدنی بالایی که اگه داشته باشی دیگه کارت درسته. تو ویکیپدیا هم درباره ی این ورزش چیزایی نوشته که آخر براتون می گذارم
ساندا یا سانشو (به معنی: مبارزه آزاد) یک ورزش رزمی تن به تن چینی است که از سبکهای ترکیبی کونگفو و کشتی با عناصری از بوکس غربی ایجاد شده است. این سیستم رزمی در اوایل سده بیستم به منظور حداکثر کاربردپذیری و با تاکید بر فنون پرتابی، قفلی، و گلاویزی قابل استفاده در مبارزات خیابانی و زندگی واقعی ابداع شد و به نیروهای ارتش و پلیس چین به عنوان روش آموزشی استاندارد مبارزات تن به تن آموزش داده میشود.[۱] ساندا در کنار تالو یکی از دو بخش هنر رزمی مدرن چینی ووشو به شمار میاید. در دو گروه ساندا آقایان و بانوان در مسابقات بینالمللی برگزار میگردد.[۲]



در مسابقات ساندا شرکتکنندگان از سه دسته اصلی ضربات مشت، ضربات لگد و فنون پرتابی استفاده میکنند. پوشیدن دستکش باعث میشود تا استفاده از دسته چهارم فنون ووشو یعنی تکنیکهای گلاویزی بسیار محدود شود چون بسیاری از این فنون به انگشتان باز نیاز دارد. دستکش همچنین فنون دست قابل استفاده در مسابقه را هم عملاً محدود به ضربات مشت میکند.[۳]



مسابقات مدرن سانشو از دهه ۱۹۵۰ در بازیهای ملی تایوان برگزار میشد. در جمهوری خلق چین از سال ۱۹۷۰ این رشته ورزشی مورد توجه دولت قرار گرفت و در سال ۱۹۸۵ اولین تورنمنت بینالمللی ووشو که از مسابقات سانشو و تالو تشکیل میشد در چین برگزار شد. در بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن مسابقات سانشو به عنوان بخشی از رشته ووشو وارد بازیهای آسیایی شد. این رشته در سالهای اخیر در کشورهای دیگر به ویژه برزیل، مصر، فرانسه، برتانیا، ایران، ژاپن، کره، روسیه، آمریکا و ویتنام هم طرفداران زیادی پیدا کرده است.

 

 

بسیاری از مردم که اطلاعات کمی در مورد افسردگی دارند احتمالا از اینکه بفهمند این بیماری می تواند باعث چه چیزهایی بشود متعجب خواهند شد. مردم اغلب فکر می کنند افسردگی یعنی «حس بد داشتن» یا «احساس غمگینی». آنها نمی دانند که افسردگی می تواند باعث شود که فرد از یک تصمیم گیری ساده عاجز شود، 20 ساعت در شبانه روز بخوابد یا بدون دلیل مشخصی شروع به گریه کند و نتواند جلوی خودش را بگیرد.

 

آشنایی با علائم افسردگی برای همگان اهمیت دارد. علائم متداولی که به عنوان علائم هشداردهنده افسردگی در نظر گرفته می شوند، این موارد هستند:

1- تغییرات در سطح انرژی یا فعالیت
•    کاهش انرژی: این نخستین علامت است و تشخیص آن بسیار ساده می باشد. به طور خلاصه یعنی اینکه حس کنید به قدر هفته گذشته یا ماه گذشته انرژی ندارید. نه اینکه تمام روز خسته باشید بلکه فقط انرژی کمتری نسبت به سابق داشته باشید.

•    خستگی: افسردگی می تواند باعث خستگی جسمی شود. خوابیدن و استراحت شما را سر حال نمی آورد و حتی صبح ها پس از بدار شدن از خواب هم احساس خستگی می کنید. خمیازه کشیدن، بدن را به این طرف و آن طرف کش دادن و چرت زدن از نشانه های خستگی است.

•    سستی و رخوت: کسی که دچار افسردگی باشد ممکن است به طور غیرعادی بی حال و خواب آلوده باشد. یا در حالت متداول تر ممکن است ساعت ها بدون انجام هیچ کاری روی صندلی بنشیند، نه اینکه به چیزی واکنش نشان ندهد بلکه به انجام هیچ کاری علاقه مند نباشد و از نظر جسمی و روحی احساس سنگینی کند.

 

•    کاهش فعالیت: این مورد ممکن است در نتیجه کاهش انرژی، خستگی و سستی و رخوت باشد یا آنکه مستقل از این عوارض باشد. به هر حال، اگر سطح فعالیت های معمولی فرد شروع به کاهش کند این امر ممکن است از علائم افسردگی باشد.

•    بی خوابی یا پرخوابی: درازکشیدن ولی بیدار و نگران ماندن، ناتوانی در استراحت کردن، احساس تنش درونی داشتن یا فکرهای مختلف کردن، پرخوابی برعکس بی خوابی است. یعنی زیادتر از حد معمول خوابیدن.

•    ازدست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش و شادی آور: مثلا شما به طور معمول از والیبال بازی کردن با دوستان تان بسیار لذت می بردید و حال، دعوت آنها را رد می کنید. همیشه عاشق کارهای باغبانی و نگهداری از گل و گیاه بودید ولی امسال حوصله اش را ندارید.

•    کناره گیری اجتماعی

2- تغییرات فیزیکی
هرکس که فکر می کند افسردگی فقط با مغز افراد سر و کار دارد یا تاکنون به افسردگی دچار نشده یا از آن چیز زیادی نمی داند. افسردگی نه تنها بر روی ذهن انسان ها اثر می گذارد بلکه علائم فیزیکی مهمی نیز به جا می گذارد. برخی از آنها را در بخش 1 ذکر کردیم (کاهش انرژی یا کاهش فعالیت) و در اینجا به برخی دیگر اشاره می کنیم.

•    کم اشتهایی یا پراشتهایی: افراد افسرده به عنوان مسکن به غذا روی می آورند. بنابراین هم کاهش وزن و هم افزایش وزن می تواند از نشانه های افسردگی باشد. یکی از دلایلی که افراد هنگام افسردگی به غذا و مخصوصا غذاهای پرچربی روی می آورند این است که کربوهیدرات ها سطح سروتونین مغز را بالامی برند. همچنین، افزایش کورتیزول نیز به عنوان یکی از عوامل ذخیره نامناسب چربی در بدن انگاشته می شود.

 

•    بی قراری یا کندی روانی- حرکتی: بی قراری روانی- حرکتی عبارت است از افزایش فعالیت آن هم بیشتر به دلایل ذهنی تا جسمی. نشانه های متداول آن شامل قدم زدن، پیچاندن یا فشار دادن دست ها، با انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه مشابه است. کندی روانی- حرکتی برخلاف مورد پیش به آهستگی فعالیت های فکری و جسمی اشاره دارد. در این حالت، کارهای معمولی مانند مسواک زدن یا غذا خوردن ممکن است به صورتی غیرعادی کند و با طمانینه انجام شوند.

3- درد هیجانی (Emotional Pain)
    غمگینی طولانی
    گریه غیرقابل کنترل و غیرقابل توضیح
    احساس گناه
•    احساس پوچی
    از دست دادن اعتماد به نفس
    احساس ناامیدی
    احساس بی پناهی

این علائم، به ویژه اگر تک تک در نظر گرفته شوند، منحصر به افسردگی نیستند. برای مثال، احساس بی پناهی ممکن است واکنش منطقی به قرار گرفتن در یک شرایط دشوار باشد. اما در حالت افسردگی، احساس بی پناهی به صورت های زیر است:

    آمیخته با انواع دیگر دردهای هیجانی
    آمیخته با انواع دیگر علائم افسردگی
    تداوم یافتن بیش از یک زمان معقول
    شدیدتربودن بیش از یک حد معقول

هریک از عوارض بالا ممکن است به عنوان واکنش طبیعی به یک رویداد غم انگیز مثل مرگ نزدیکان یا از دست دادن کار پدید آید اما طولانی شدن بیش از حد آن باید به عنوان علائم افسردگی مورد بررسی قرار گیرد. در نظر گرفتن این پدیده، به ویژه در افرادی که دارای سابقه افسردگی هستند حائز اهمیت است.

4- حالت های روحی دشوار
•    تحرک پذیری: تقریبا همه این حالت را تجربه کرده اند. تحریک پذیری علت های بی شماری می تواند داشته باشد. یک سردرد، خواب بد، یک صورت حساب پیش بینی نشده، فرا رسیدن وقت دندان پزشک و هر عامل استرس زای دیگری می تواند باعث آن شود اما هنگامی که دلیل واضحی برای اینکه چرا یک چیز کم اهمیت و کوچک باعث ناراحتی می شود وجود نداشته باشد و این حالت روزها و هفته ها در فرد باقی بماند، به احتمال زیاد افسردگی عامل آن است.

•    خشم: خشم نهایت تحریک پذیری است. یک فرد افسرده ممکن است بابت یک چیز کم اهمیت یا حتی هیچ چیز به حالت انفجار برسد. اگر خشم دوام یافت یا ترساننده شد در اسرع وقت به فکر چاره باشید.

•    اضطراب و نگرانی: این مورد به چند طریق ممکن است وجود داشته باشد. برای مثال، فردی ممکن است درباره بعضی موضوعات عادی روزمره، نگرانی وسوسه داشته باشد برای شام چه غدایی درست کنم؟ شکل دیگری از این حالت موقعی است که فرد در مورد تمام موضوعات اضطراب داشته باشد: باید به لوله کش تلفن کنم. اگر امروز نباید چی؟ اضطراب ممکن است شکل عمومی تری نیز داشته باشد و همراه با افکار عجولانه باشد. معمولا فرد مضطرب در حالت بی تصمیمی به سر می برد.

 

•    بدبینی: داشتن نگاهی منفی نسبت به همه چیز: هیچ کس مرا دوست ندارد. امروز هم روز بد دیگری در پیش خواهد بود. در حالتی که بدبینی ناشی از افسردگی وجود داشته باشد، منفی باقی خواهد بود. در حالتی که بدبینی ناشی از افسردگی وجود داشته باشد، منفی بافی به صورت مبالغه آمیزی در می آید.

•    بی تفاوتی: لباس های کثیف انباشته شده، صورتحساب ها پرداخت نشده و شما بی خیال هستید. دوستی به شما تلفن می کند و مشکلش را با شما درمیان می گذارد. اما شما فقط ساکت نشسته اید و گوش می کنید و حرف های او هیچ احساسی را در شما بر نمی انگیزد.

•    خود انتقادی: هرکس اشتباه می کند اما فرد افسرده اشتباهاتش را بزرگ جلوه می دهد: «من امروز خسته به نظر می رسم» تبدیل به «من زشت هستم» می شود. «من در محاسبه موجودی حسابم اشتباه کرده ام» به «من در ریاضیات کودن هستم» تبدیل می شود. منفی باقی بیش از حد درباره خود، از علائم افسردگی است.

5- تغییر در الگوهای فکری
گرچه علائم زیر همگی تحت عنوان «تغییر در الگوهای فکری» دسته بندی شده اند اما هریک از آنها می توانند آثار قابل ملاحظه ای روی رفتار انسان داشته باشند. این علائم چون بیشتر روی نحوه کار کردن تاثیر می گذارند توسط همکاران زودتر قابل تشخیص می باشد:

•    عدم تمرکز: این به دو شکل امکان پذیر است. یکی اینکه صرف نظر از اینکه چقدر سعی می کنید، اما نتوانید روی کاری که در دست دارید یا کتای که در حال مطالعه اش هستید یا صحبت های سخنرانی که در جلسه اش حضوردارید یا روی رژیم غذایی که در پیش گرفته اند تمرکز کنید از سوی دیگر، ممکن است توجه شما از موضوعی منحرف شود بدون آنکه خودتان آگاهی داشته باشید تا وقتی که ناگهان به خود آیید.

•    بی تصمیمی: امروز برای رفتن به سر کار چه لباسی بپوشم؟ کدام یک از این سه پروژه اولویت بیشتری دارد؟ بهترین روز برای وقت گرفتن از دکتر چه روزی است؟ در حالت افسردگی، تصمیم گیری ساده هم ممکن است مشکل ساز گردد.

تصمیم گیری های پیچیده می تواند غیرممکن شود. مردم معمولا فکر می کنند که فرد افسرده، آدم آرام و گوشه گیری است اما چنین فردی وقتی در گوشه و تحت فشار قرار گیرد، می تواند واکنش هایی نظیر انفجارهای هیجانی نشان دهد.

 

•    مشکلات حافظه ای: این مشکلات می تواند در اثر تمرکز ضعیف بروزکند. یعنی شما به دلیل عدم تمرکز چیزی را که به تان گفته شده است نشنیده اید و در نتیجه نمی توانید آن را به یاد آورید. اما افسردگی می تواند مستقیما نیز روی حافظه تاثیر گذارد به نحوی که چیزی که به فرد گفته شده، یا خود فرد شنیده یا خوانده است و یک زمان به یاد داشته بعدا فراموشش شود.

•    بی نظمی: این علامت منحصر به افسردگی نیست. افرادی که به شیدایی خفیف (hypomania) دچارند نیز معمولا آدم های بی نظمی  هستند. اما در این حالت ممکن است فرد از این بابت احساس ناراحتی نکند.مثلا شما علی رغم به هم ریختگی اتاق تان، دقیقا می دانید که هرچیز کجا قرار دارد. اما در شرایط افسردگی، بی نظمی فرد را ناراحت می  کند و باعث می شود که او حتی احساس بدتری هم پیدا کند زیرا اگر افسردگی وجود نداشت اقلا فرد می توانست برای حل این مشکل اقدام کند.

6- دلشمغولی نسبت به مرگ
هرچند سه موردی که در زیر آمده ممکن است به نظر سه عبارت مختلف برای مفهوم سازی یک مورد بیایند اما درواقع، آنها اشکال مختلفی از دلمشغولی نسبت به مسئله مرگ هستند.

•    فکر مرگ: فکر کردن درباره مرگ ممکن است به شکل تصور و تخیل مرگ خود فرد باشد. برای مثال، فرد ممکن است خود را خوابیده در داخل قبر تصور کند به اتفاقاتی که در مراسم خاکسپاری اش می افتد فکر کند و درباره این موضوع فکر کند که مردم پس از مرگش چه می گویند یکی از عبارت هایی که مردم، بدون منظور خاصی، زیاد به کار می برند این است که «ای کاش مرده بودم.» اما بیان این عبارت از سوی یک آدم افسرده باید جدی گرفته شود، پیش از آنکه این گونه افکار به واقعیت بپیوندد.

 

•    فکر خودکشی: در این حالت بیان «ای کاش مرده بودم.» کم کم به فکر کردن درباره تحقق آن پیش می رود. فرد افسرده ممکن است در رویارویی با یک اتفاق پراسترس به فکر خودکشی بیفتد و به طور واقعی برای این عمل برنامه ریزی کند. چه فرد برنامه مشخص برای خودکشی در ذهن داشته باشد و چه نداشته باشد، فکر کردن درباره خودکشی باید بسیار جدی گرفته شود. از جمله پرخطرترین عوامل برای انجام خودکشی می توان به تلاش قبل برای خودکشی، حضور عوامل مهم استرس زا در زندگی و دسترسی به سلاح سرد و گرم اشاره کرد.

•    احساس مرگ: کسی که احساس مرگ یا بریدن از زندگی می کند، گروهی از علائمی که در 5 بخش قبل ذکر شده را به همراه دارد. این علائم عبارتند از:

    ناامیدی
•    بی تفاوتی
•    از دست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش
•    سستی و رخوت
•    کناره گیری اجتماعی

• مجموعه این عوامل در زمره علائم افسردگی قرار می گیرد. با شناخت این عوامل می توانیم در صورت مبتلا بودن به افسردگی، برای درمان خود اقدام کنیم.

منبع:مجله همشهری تندرستی